به نام خدا
سلام؛
توی بحث تربیت، یه نکته ریزی وجود داره که خیلی مهمه و غالبا ازش غفلت میکنیم.
اینجوری بگم، ما یه حدود شرعی داریم (که چهارچوبا و قواعد مشخص داره)، و یه حدود اخلاقی. بحث شرعی رو که بهش ملزمیم و همچنین موظفیم که عزیزانمونو به سمتش سوق بدیم. مثلا منِ مادر موظفم به بچههام قواعد نمازخوندن رو یاد بدم و وقتی به سن قانونی رسیدن، اونا رو ملزم کنم و همراهیشون کنم تا براشون ملکه شه و سهلانگاری نکنن. ولی اینکه اصرار داشته باشم حتما مستحبات نماز رو هم بهجا بیارن و مثل مُبصر بالاسرشون وایستم و هی تذکر بدم، نه وظیفهمه، نه اجازهشو دارم، و نه اصن فایده داره. بلکه هم نتیجه عکس میده و میرسیم به جایی که یهو میبینیم بچه کلا بینماز شد.
بحث اخلاقیات، اصلا وابسته به عشقه و تا این محبت عمیق و حقیقی شکل نگیره، اخلاقیات معنا پیدا نمیکنن.
نمیدونم حج مشرف شدین یا نه. توی حج، واجبه هفت بار با شرایط مشخص دور کعبه بگردیم، اما هیچ ذکر واجبی در این حرکت وجود نداره. با این حال غالبا کسانی که حج مشرف میشن، تمام هم و غمشون اینه که تمام مستحبات حج رو هم بهجا بیارن و کلی ذکر برای طواف دستشونه. یعنی تو اون مرکز نور و انرژی، قلب آدم با اکتفا به واجبات آروم نمیگیره و میخواد با مستحباتِ بیشتر و بیشتر، خلوص و بندگیشو بیشتر اثبات کنه و اصن اینجوری فقط جگرش خنک میشه. یه عشق خاصی در وجود آدم شکل میگیره که در برابر اون عظمتی که به وضوح احاطهش کرده، هر کاری میکنه حس میکنه بازم کمه و هَل مِن مَزید طلب میکنه...
کسی که ملزم به واجبات و حدود شرعی باشه، مِن حَیثُ لا یَحتَسِب به عشق دچار میشه؛ چه بخواد چه نخواد. یه روز برمیگرده پشت سرشو نگاه میکنه میبینه هیچ شَیء مَذکوری نبوده و مبهوت فضل و بزرگی پروردگارش میشه که تو تمام اون لحظاتی که فقط خدا میدونه و خودش، لحظهای رهاش که نکرده هیچ، بلکه بهش آبرو داده و بین مردم خوشنامش کرده و بهش مقام و منزلتی بخشیده که خودش میدونه لایقش نیست. آدم -آدمی که ملزم به حدود شرعی باشه- بالاخره عاشق میشه و راهشو پیدا میکنه: إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجعَل لَکُم فُرقانًا.
سر به سر بچهها نذاریم! خیلی جذابه یه دختر دو-سه ساله روسری و چادر بپوشه، در حدی که چهارتا عکس بگیریم و دلمون قنج بره و تمام. فکر نکنیم اگه از اون سن مجبورش کنیم به حجاب، عادت میکنه و براش ملکه میشه. یه جایی دیگه نمیشه بهش زور بگیم، یهو چپ میکنه و مقصر ماییم. پا تو کفش خدا نکنیم و قد گلیم خودمون قدم برداریم. یه وقت نشیم مصداق لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفرِطا أو مُفَرِّطا.

بازدید امروز: 72
بازدید دیروز: 190
کل بازدیدها: 594533